و چه قصاب خانهیی است این دنیای بشریت
زمان شاه سلیمان میکشتند که سنی است،
زمان ناصرالدین شاه میکشتند که بابی است،
زمان محمد علی شاه میکشتند که مشروطه طلب است،
زمان رضا خان میکشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،
زمان کرهاش میکشتند که خرابکار است ،
امروز توی دهناش میزنند که منافق است و فردا وارونه بر خرش مینشانند و شمعآجیناش میکنند که لا مذهب است. اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود : تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،
حالا تو اسرائیل میکشند که طرفدار فلسطینیها است،
عربها میکشند که جاسوس صهیونیستها است
، صهیونیستها میکشند که فاشیست است،
فاشیستها میکشند که کمونیست است،
کمونیستها میکشند که آنارشیست است،
روس ها میکشند که پدر سوخته از چین حمایت میکند،
چینیها میکشند که حرامزاده سنگ روسیه را به سینه میزند،
و میکشند و میکشند و میکشند...
و چه قصاب خانهیی است این دنیای بشریت." -
احمد شاملو
آقای احمدینژاد! توزیع سیبزمینی را که فراموش نکردید؟
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، روزنامه حیاتنو به صاحب امتیازی حجت الاسلام سیدهادی خامنهای در ستون سایه روشن در مطلبی با عنوان «دست نفوذىها رو شد»، به برخی از این نکات ضد و نقیض اشاره کرد.
کیوان آذرپندار، نویسنده این مطلب نوشت:
احمدىنژاد دیروز در سخنانى که پیش از خطبههاى نماز جمعه تهران ایراد شد مطالبى را مطرح کرد که اشاره به برخى از آنها خالى از فایده نیست.
1- «دموکراسىهاى رایج دنیا یک نمایش و یک طراحى از پیش تعیین شده است.»
اى کاش مصادیق دموکراسىهاى نمایشى و از پیش طراحى شده دنیا مشخص مىشد تا مخاطب با نوع نگاه ایشان آشنایى بیشترى مىیافت.
2- «مردم ما در این انتخابات دموکراسىهاى مبتنى بر ثروت، فریب و رسانههاى دروغگو را درهم شکسته و زیر سوال بردند.»
باز هم بهتر بود مشخص شود که منظور از ثروت و فریب چیست؟ رقبا که پولى براى توزیع نداشتند حتى سیبزمینى و... هم توزیع نکردند. از نظر امکانات تبلیغاتى و پشتیبانى هم دروضعیت حداقلى بودند. رسانههاى آنها هم تاب رقابت با رسانههاى دولتى و یا صدا و سیما را هم که نداشت. از فرصت اضافه رسانه ملى هم که برخوردار نبودند.
3- «دشمنان هر چه داشتند اعم از پول، رسانههاى مختلف و کارشناسانى که توانسته بودند براندازى سفید و سرخ و سیاه را در دنیا هدایت کنند، به صحنه آوردند... ولى شکست خوردند.»
اگر براندازى سفید و سرخ و سیاه را هم توضیح دهند شاید منظور ایشان بهتر فهمیده شود. این واژهها شباهت زیادى به ادبیات افرادى دارد که در گذشتههاى دور استفاده مىشد و فعلا امکان پرداختن به آن نیست.
4- احمدىنژاد با اشاره به رفتار برخى کشورهاى خارجى گفت: «در حال حاضر به ما پیغام مىدهند و مىگویند مىخواهیم اصلاح کنیم امیدواریم که رفتار و نیت خود را اصلاح و در واقع به سمت اصلاح حرکت کنند.»
شما را با خدا یکى از این کشورها را نام ببرید تا مردم با این کشورها و رفتارهایشان بیشتر آشنا شوند.
5- «معلوم شد که انتخابات سالمترین و پاکترین بود و بهرغم همه ادعاها هیچ سندى که نتایج انتخابات را مخدوش کند ارائه نکردند.»
ظاهرا آقاى احمدىنژاد گزارشهاى تفصیلى کمیته صیانت از آراى مهندس موسوى را مطالعه نکرده است توصیهمىشود اسناد، شواهد و مدارکى که توسط این کمیته به دفعات مطرح شده و البته امکان چاپ در مطبوعات را نیافته مطالعه کنند.
6- «من مىخواهم اعلام کنم این کارها که در کوى دانشگاه و برخى بازداشتگاهها و امثال آن انجام شد بدانید که اینها هم اجزاى سناریوى دشمن بود. اینها توسط وابستگان به جریان برانداز انجام شد. ما امروز اسناد و شواهد و دلایل روشنى داریم.
ساحت نیروهاى انقلاب و نیروهاى امنیتی، نظامى و اطلاعاتى از این کارهاى شرمآور مبراست... مطمئن باشید که نفوذىهاى جریانبرانداز در سناریوى دشمن، فساد و اقدام کردند.»
شاید مهمترین بخش از اظهارات آقاى احمدىنژاد همین قسمت باشد بالاخره مشخص شد که حمله به کوى دانشگاه و حوادث بازداشتگاهها هم کار نفوذىها بوده است و اسناد آن هم موجود است! فقط نمىدانیم چرا اسامى این نفوذىها اعلام نشده یا اسناد و مدارک آن منتشر نمىشود.
7- «کسانى هم که حقوقشان زیاد شده مراعات کنند و به بازار زیاد فشار نیاورند و پولهاى خود را پسانداز کنند.»
بالاخره افرادى هم پیدا شدند که به علت افزایش حقوقها مىتوانند بازار را با مشکل مواجه کنند و احتمالا با همین توصیه به جاى خرید از بازار و ایجاد فشار کاذب به پسانداز در بانک روى آورند. احتمالا از فردا بانکها با افزایش سرمایه به میزان چند برابر مواجه مىشوند.
پاسخ و يا درد و دل؟
دل اگه میگه صبورم خود فریبی می کنه
صدای قناری محزون و غم آلود میشه
واسه من هر چی که هست و نیست نابود میشه
وقتی نیستی گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمی دونی چقدر دلم برات تنگ میشه
...
نه تورو خدا نه، شروع نمي كنم، ادامه ميدم، يك بار شروع كردم، اما بعدش پايان خوشي نداشت، پس همون رو ميگم...
هرچي فكر مي كنم كه چي بايد بگم به جايي نميرسم. شايد اصلاً نبايد بگم و نبايد ادامه بدم. اتفاقي كه نبايد افتاد، حرفي كه نبايد زده شد، دلي كه نبايد شكست، رابطه اي كه نبايد قطع شد. حالا ديگه دنبال چي هستي؟ چرا بعد از حدود يك سال و نيم شايدم 2 سال هنوزم فكرشو مي كني؟ هنوزم ...
اشتباه مي كنم؟ تورو به جدت منو نپيچون و برام از چپ و راست نگو، جوابش يك كلمه است، آره يا نه!!
اگر اشتباه مي كنم كه هنوزم تو افكارم بهش جا دادم راحت بگو داري اشتباه مي كني، اگر هم نه، بگو كه همه چيز درسته.
من به تقدير اعتقاد آنچناني نداشتم تا زماني كه با مشت و لگد افتاد به جونم و بدن منو له كرد. گفتش: فهميدي حالا كه من هستم!!
فهميدم تقدير وجود داره، اونم با چه وضعيتي...
حالا وقتي ميبينم كه داره به من گله ميكنه دلم ميسوزه، ميسوزه كه من كارم درست بود ولي بد برداشت شده...
شايد روزي روشن بشه...
Countries with the Fastest Growing Economies | Where Is Iran??
Country | GDP real growth rate (%) | ||||||
1 | Iraq | 52.3 | |||||
2 | Chad | 38.0 | |||||
3 | Liberia | 21.8 | |||||
4 | Equatorial Guinea | 20.0 | |||||
5 | Venezuela | 16.8 | |||||
6 | Ukraine | 12.0 | |||||
7 | Angola | 11.7 | |||||
8 | Ethiopia | 11.6 | |||||
9 | Liechtenstein | 11.0 | |||||
10 | Mongolia | 10.6 | |||||
11 | Tajikistan | 10.5 | |||||
12 | Uruguay | 10.2 | |||||
13 | Azerbaijan | 9.8 | |||||
14 | Georgia | 9.5 | |||||
15 | China | 9.1 | |||||
16 | Kazakhstan | 9.1 | |||||
17 | Armenia | 9.0 | |||||
18 | Qatar | 8.7 | |||||
19 | Argentina | 8.3 | |||||
20 | Mozambique | 8.2 | |||||
Source: CIA World Factbook |
خیام و تجزیه و تحلیل آیات قرآنی
اين فیلسوف ایرانی را میتوان بسیار فراتر از دین و قواعد اسلامی روزگار خود دانست . او به درجه ای از انسانیت , کمال , علم , عرفان و خداباوری رسیده بود که بسیاری از ندیده های هستی را در این دنیا به چشم حقیقت دید . هدف از دین کمال انسانیت و خرد و دانش است و خیام به آن درجه از عرفان و بزرگی رسیده بود که فراتر از آن می اندیشید . از دیگر آثار به جای مانده از خیام کتاب نوروزنامه است که به دین نیاکانش در دوره ایران باستان اشاره های بسیاری شده است و احترام خاصی برای پیامبر ایران باستان قائل می شود و همچنین جشنهای ایرانی ( فروردینگان - خردادگان - مهرگان - سده - نوروز و . . . ) را با چیرگی تمام زنده میکند و برای نسلهای آینده ایران تشریح میکند . عقیده خرد گرایی و بهره بری از عقل عمر خیام بدون شک از اساتید خود یعنی محمد ابن زکریای رازی و ابن سینا گرفته شده بود . خیام نیز بارها از عقاید دین گرایانی که مذهب را وسیله ای برای سرکوب انسانهای دیگر میکردند انتقاد میکند :
چون دانستم می عدو دین است **** والله بخورم خون عدو را که رواست
ای صاحب فتوی ز تو پر کارتریم **** با اینهمه مستی ز تو هشیارتریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان **** انصاف بده کدام خونخوار تریم
خیام که کوزه در سبو کرد آخر کار همه عاشقان نکو کرد آخر
افسار نماز و پوزه بند روزه **** از گردن این خران فرو کرد آخر
گویند مخور "می" که به شعبان نه رواست **** نه نیز رجب که آن مه خاص خداست
شعبان و رجب مه خدایست و رسول **** "می" در رمضان خوریم که آن خواصه ماست
تو غره بدانی که می نخوری **** صد کار کنی که می غلام است آنرا
تا توانی خدمت رندان کن **** بنیاد نماز و روزه ویران کن
بشنو سخن راست ز خیام عمر **** می خور و ره زن و احسان کن
تا چند زنم بروی دریاها خشت **** بیزا شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود ؟ **** که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت ؟
ما با می و معشوق و شما دیر و کنشت **** ما اهل جحیمیم ( جهنم ) و شما اهل بهشت
تقصیر من از روز ازل چیست ؟ بگو **** نقاش چنین بلوح تقدیر نوشت
روزنامه اعتماد در شماره امروز خود نوشت:
---
- مي گويند شما نمي توانيد يا اجازه نداريد زندانيان را ببينيد؟
نه اين طور نيست.
-در ديدار اخيرتان با تاج زاده و عطريانفر و ابطحي، چرا نماينده هاي اصلاح طلب خارج شدند بعد به ملاقات رفتيد؟
اين طور نيست، نيم ساعت بود که آقاي عليخاني و بقيه نماينده ها خارج شده بودند، بعد از آن آقاي مرتضوي تماس گرفت و گفت من دارم حرکت مي کنم و معلوم نيست بتوانم هماهنگ کنم که از اين افراد بازديد داشته باشيد.
- چرا همان موقع با عليخاني و باقي نماينده ها تماس نگرفتيد ؟
وقتي آقاي مرتضوي رسيدند به موقع اذان برخورديم و گفتند حالا برويم ابطحي را ببينيم.
- در اين فاصله نماز و حتي قبل از آن اين فرصت بود؟
نه، آقاي عليخاني گفته بود رغبتي براي ديدار با مهره سوخته ندارم.
-فرض اينکه آقاي عليخاني به ملاقات ابطحي نمي آمد اما در مورد ملاقات با تاج زاده که حاضر مي شد. شما تصور نکرديد حرف هايتان را کسي باور نکند.
باور نکنند. بنا نيست ما براي خوشايند کسي حرفي بزنيم.
-اما شما آمديد تشويش ها را از اذهان عمومي پاک کنيد؟
بله، يکي از وظايف مان اين است شايعه بود که تاج زاده مرده، ضربه مغزي شده و نمي تواند حرف بزند. حداقل کار ما اين بود که به زندان برويم و مقدماتي را فراهم کرديم که با خانواده اش تماس بگيرد.
-تماس تلفني با ملاقات حضوري فرق دارد؟
خوب اين تصميم قاضي است. ما که نمي توانيم براي قاضي خط و خطوط بکشيم.
-آقاي تاج زاده وضعيت جسماني خوبي داشتند؟
خيلي خوب.
-شما اول به ملاقات ابطحي رفتيد و بعد هم ملاقات عطريانفر؛ اين دو ملاقات چند ساعت طول کشيد؟
هر کدام تقريباً يک ساعت و خرده يي.
-يعني تقريباً سه ساعت با اين دو نفر صحبت کرديد؟
نه، حدود دو ساعت و خرده يي با اين دو نفر و نيم ساعت هم با تاج زاده.
-يعني دو ساعت طول کشيد و بعد به ملاقات تاج زاده رفتيد.
نه، بعد از ديدار با آقاي ابطحي در سلول شان، آمديم تاج زاده را ديديم و بعد به سلول عطريانفر رفتيم.
-پس حداقل يک ساعت و نيم در سلول ابطحي بوديد. آقاي بروجردي هم مي گويد با تاج زاده در سلولش ملاقات نکرديد و در يک اتاق اين ديدار صورت گرفته؛ به همين دليل هم ايشان به برخي نماينده ها گفتند تصور اين بوده که در مدتي که پيش ابطحي بوديد، تاج زاده را از جايي ديگر به اوين آوردند.
اين چه سوالي است. خب زمان گذشته است، من يادم نيست، راستي مگر خانواده شان نگفتند شماره اوين افتاده است. شما اين سوال ها را مي پرسيد که من يک حرفي بزنم و از زبان من يک حرفي بگيريد.
-آقاي بروجردي اين حرف ها را زده و نماينده ها سوال دارند چرا تاج زاده را برخلاف آن دو نفر در سلول شان نديديد؟
خب ديگر اين توضيحات لازم نيست که من به شما بگويم.
- بروجردي عنوان کردند تاج زاده پنج بار بازجو عوض کردند؟
هر بازجويي تخصص خاص خودش را دارد. اين طور نيست که بگويم اين بازجو نتوانست نوبت بازجوي بعدي است.
-مگر اتهامات او چقدر است که نياز به پنج نوع بازجويي دارد؟
اين بحث ها قضايي است. من تنها مي توانم بگويم فشار جسمي به تاج زاده وارد نشده است.
-چرا تلاش نمي شود برخي نگراني هاي افکار عمومي رفع شود؛ مثلاً تعدادي از چهره هاي بي طرف به ملاقات تاج زاده، بلکه نبوي، زيدآبادي، عرب سرخي، سحرخيز، مومني و... بروند.
مقام قضايي مي گويد اجازه نمي دهم چون در همين مسير تحقيقات بعضي از ملاقات ها، مي تواند سبب رد و بدل شدن موضوعاتي شود که در اعتراف ها تاثير بگذارد.
-اين چه استدلالي است؟ مگر ملاقات ها کنترل شده نيست؟
نه، البته ممکن است تحت کنترل باشد اما اين تشخيص آنها است.
-رسانه ها چطور؟
در هيچ کشوري و ساختار حاکميتي سالمي اجازه نمي دهند درش آنقدر باز باشد؛ بازداشت موقت، بازداشت موقت است و هيچ گونه جريان سازي سياسي نمي تواند در تصميم هاي قضايي تاثيرگذار باشد.
-شما مي فرماييد مقام قضايي مي گويد اگر اصلاح طلب برود، پيغام مي دهد. رسانه ها هم نروند. پس چه کار کنيم؟
ما خواهان اين بوديم که گروه هايي بتوانند از اين زندان ها بازديد کنند اما آنها مي گويند آقا اينجا جولانگاه نيست که هر کسي بخواهد وارد شود. ما داريم تحقيقات مي کنيم و اين رفت و آمدها حتي براي من اصولگرا هم اشتباه است.
-يعني شما را هم محرم نمي دانند.
خير همين رفت و آمد هم ممکن است در ذهن زندانيان شائبه يي ايجاد کند که محققان را به مسير ديگري ببرد.
-آخر به وکيل ها هم که اجازه ملاقات نمي دهند.
در قانون ايران در مرحله تحقيقات ابتدايي وکيل نمي تواند حضور داشته باشد.
مصاحبهی آزمایشی با یک اغتشاشگر
خبرنگار: قبل از هرچیز لطفا خودتان را معرفی کنید.
اغتشاشگر: غ. ط. ز
خبرنگار: جانم؟
اغتشاشگر: اسم من را توی روزنامه ها اینجوری می نویسند.
خبرنگار: خب بفرمایید شما چه اغتشاشهایی کردید؟
اغتشاشگر: من از تظاهرات با موبایلم عکس گرفتم، یک قبضه آر پی جی توی جیبم گذاشته بودم و یک پیامک هم فرستادم.
خبرنگار: در مورد عمل ننگین ارسال پیامک بیشتر توضیح دهید.
اغتشاشگر: والله یک بار یک پیامک در مورد یک آقایی به دستم رسید که آخر خنده بود البته من خیلی عصبانی شدم و میخواستم فوری پاکش کنم اما اشتباهی دستم رفت روی دکمه ارسال و کاری که نباید بشه شد. من آن موقع فکر می کردم اینها جوک هستند ولی در بازجویی متوجه شدم پیامک تخریبی هستند. توی دادگاه همین پیامک را به عنوان مدرک جرم از گوشی من به گوشی قاضی پرونده فرستاند.
خبرنگار: آر پی جی را از کجا آوردید؟
اغتشاشگر: خودم ساختمش. طرز ساختش را از سایت فیس بوک، وبلاگ و توییتر یاد گرفتم و چون خیلی کنجکاو بودم با وسایل اشپزخانه یک آر پی جی ساختم که ببینم چه جوری است. خیلی ساده است.
خبرنگار: مگر می شود با وسایل آشپزخانه آر پی جی ساخت؟
اغتشاشگر: چرا نشه؟ تازه من یک جایی خواندم که با وسایل آشپزخانه انرژی هسته ای هم میشود ساخت آر پی جی که ساده تر است... ببینید باید تهش گشاد باشد تقریبا در این حدود( )!
خبرنگار: بگذریم چی باعث اغفال شما شد تا به این اعمال کثیف دست بزنید؟
اغتشاشگر: والا چندتا دلیل داشت. اول من داشتم توی خیابان راه میرفتم که یک دفعه دچار جنون آنی شدم و رفتم مقدار زیادی شیشه کشیدم بعد آن اقایی که به من شیشه داده بود و عضو یکی از ستادهای انتخاباتی بود گفت حالا که شیشه کشیدی و آب از سرت گذشته برو اغتشاش هم بکن اما من قبول نکردم و رفتم منزل ولی متاسفانه شیطون رفت توی جلدم...
خبرنگار: از کجا؟
اغتشاشگر: چی از کجا؟
خبرنگار: شیطان از کجا رفت توی جلدتان؟
اغتشاشگر: از همانجایی که برادران مهربان بازجو بعدا خواستند با باتوم درش بیاورند!
خبرنگار: فورا تکذیب کن!
اغتشاشگر: چی را؟
خبرنگار: باتوم را! تازه قرار نبود اینقدر سوال بپرسی! از همان جا ادامه بده ما اینها را درمی آوریم؟
اغتشاشگر: باتوم را؟
خبرنگار: نه بیشعور! فیلم را!
اغتشاشگر: چشم... خلاصه شیطون رفت توی جلدم تا برای سرگرمی ماهواره تماشا کنم به همین دلیل ماهواره را روشن کردم و دیدم بی بی سی مردم را به اغتشاش تشویق می کند کمی وسوسه شدم اما به خودم گفتم بهتر است به جای اغتشاش بروم توی اینترنت و یک نفر را برای وقت گذرانی پیدا کنم اما متاسفانه در سایت فیس بوک با یک اغتشاشگر برخورد کردم که من را تشویق به اغتشاش کرد با این حال من هنوز کمی مقاومت می کردم که یک اقاهه از یک حزب سیاسی امد هشتصدهزار چوق به من پول داد که بروم اغتشاش کنم.
خبرنگار: چطور این همه بلا همزمان سرتان آمد مگر میشود؟
اغتشاشگر: کار که نشد ندارد. شاعر می فرماید خداوندا سه درد آمد به یک بار
خبرنگار: خب سه تا را می شود باور کرد اما اینهایی که گفتی پنج شش تا بود
اغتشاشگر: شاعر می فرماید چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
خبرنگار: ببینم مطمئنی الان هم تحت تاثیر شیشه نیستی؟
اغتشاشگر: من از وقتی دستگیر شدم توی ترکم. بازجوهای اینجا خیلی مهربان هستند و قرصهایی به آدم میدهند که آدم را میبره تو فضا و حتی از شیشه هم توپتر است.
خبرنگار: آها... نه. ادامه بده. خب از رفتار بازجوها گفتی، این شایعاتی که از بدرفتاری بازجوها هست دروغه دیگه نه؟
اغتشاشگر: بله صد در صد. رفتار بازجوها خیلی خوب است و در اتاق بازجویی به ما رافت و گفتمان و صفا و از اینجور چیزها می کنند. اینجا من را نصیحت کردند، بازجو به من گفت من به شما علاقه دارم اما به شما اطلاعات غلط داده شده بعد اطلاعات درست را خودش عمیقا به من داد که در دادگاه خیلی به من کمک کرد.
خبرنگار: در مورد خوبیهای دادگاه هم صحبت کنید.
اغتشاشگر: دادگاه خیلی خوب بود فقط زمانش را زیادتر کنند. قبل از دادگاه به ما لباس نو و دمپایی هم دادند.
خبرنگار: در دادگاه مشکلی نداشتید؟
اغتشاشگر: نه فقط یک مقدار چشمم درد گرفت چون عینک همراهم نبود، اگر متن دفاعیه را درشت تر بنویسند بهتر است. آدم راحتتر میتواند بخواند.
خبرنگار: به عنوان آخرین سوال یک مطلب افشاگرانه هم بفرمایید.
اغتشاشگر: خب همه میدانند که مسئول همه این اغتشاشها بیب است امیدوارم هر چه زودتر دستگیر و محاکمه شود.
خبرنگار: بیب کی هست؟
اغتشاشگر: والا بازجوها به من گفتند در دادگاه اسمش را بگویم ولی بعد توی تلوزیون به جای اسمش بیب گذاشتند. خواستم کار شما را آسانتر کرده باشم.
خبرنگار: از شما به خاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید تشکر می کنیم.
اغتشاشگر: خواهش می کنم چاره ای نداشتم!
روش تبديل يك مرغ به روباه نارنجي
یک ترم دانشجو چگونه می گذرد !! (طنز)
شروع ترم
یک هفته بعد از شروع ترم
دو هفته بعد از شروع ترم
قبل از میان ترم
در طول امتحان میان ترم
بعد از امتحان میان ترم
قبل از امتحان
پایان ترم
اطلاع از برنامه پایان ترم
7 روز قبل از پایان ترم
6 روز قبل از پایان ترم
5 روز قبل از پایان ترم
4 روز قبل از پایان ترم
2 روز قبل از پایان ترم
1 روز قبل از پایان ترم
شب قبل از امتحان
1 ساعت قبل از امتحان
در طول امتحان
هنگام خروج از
سالن امتحان