ايران سرفراز
وبلاگي آزاد انديش و خواهان صلح و آرامش

ميلاد منادي آزادي مبارك

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

رئيس جمهور منتخب، جناب آقاي مير حسين موسوي خامنه؛ دامة برکاته
پرونده:Mousavi.jpg
7 مهر ماه سال 1320 هجري شمسي روزي بود كه پسري پا بر اين عرصه نهاد كه نمي‌دانست قرار است روزگاري ايران را متحول كند و نواي دادخواهي ملت ايران را سر دهد.
نقش هاي زيبا با دستانش مي زند و طرح هايي با افكارش پياده مي كند و درّ و گهر از زبانش مي بارد. يار و معتمد پير انقلاب بود و گرداننده ايران در شرايط سخت جنگ.
براي مردم و ايران بپا خواست ولي كين خواهان و ستمگران او را ضد مردم و دين خواندند، دشمن خطابش كردند و خواستار عذابش شدند.
از دل بود و بر دل نشست ولي آنان كه از دل بي خبرند و دلدادگي را گناه مي شمارند بر او ستم كردند. آغازگر دوستي و محبت بود و برائت جو از ظلم و ظالم و جنايتكار.
از مردم است و براي مردم؛ بيزار از قدرت طلبي و خار چشم قدرت طلبان.

به تو ميگويم اي جان، همراه با آنان كه در راهي كه تو و دوستانت قدم برداشتي جان دادند و دل، همگي با تو مي مانيم... ميلادت مبارك

http://www.bazyab.ir/mousavi/mousavi32.jpg

 

خسته ام...

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

مدتي است كه دل و دماغ نوشتن ندارم!! پوزش مي طلبم...


 



یک نام و چندین شهرت؛ سوفیا لورن، این ستاره‌ی جاودانی جهان سینما در طول عمر خود، القاب زیادی داشته است: در بچگی به‌خاطر لاغری بیش از حد به او "خلال دندان" می‌گفتند. وقتی در شانزده سالگی به عنوان "دختر شایسته‌ی رم" در مقابل هیئت داوران دفیله راه رفت، به "بمب جنسی" معروف شد. هنگامی که پا به عرصه‌ی سینما گذاشت، "بت سکسی" لقب گرفت و در سال ۱۹۶۰، وقتی برای بازی در فیلم جنگی/ درام "... و آن‌ها هنوز زنده‌اند"، به کارگردانی ویتوریو دسیکا، جایزه‌ی اسکار را دریافت کرد، به عنوان "استعداد برجسته‌ی جهان سینما" شهرت یافت.


۱۹۵۶روز ۲۰ سپتامبر، روزی که سوفیا لورن، ۷۵ سالگی خود را جشن می‌گیرد، از همه‌ی این لقب‌ها، شاید تنها هنوز آخری مصداق داشته باشد. شمار زیادی از حدود صد فیلمی که او بازی کرده‌، گواه انکارناپذیر این ادعاست.

آغاز موفقیت

سوفیا لورن در سال ۱۹۵۶زندگی پرماجرای این هنرپیشه‌ی پرآوازه، خود به نوعی به یک فیلم‌نامه‌ی غریب شبیه است: سوفیا، "بچه‌‌ی نامشروعی" بود که با مادرش، در یکی از محله‌های فقیرنشین ناپل زندگی می‌کرد.

مادرش که هنرپیشه‌ای ناموفق بود و به سختی از عهده‌ی تأمین مخارج زندگی بر‌می‌آمد، او را از سن چهارده سالگی به "مسابقات زیبایی"‌ شهرهای مختلف می‌فرستاد. در یکی از همین مسابقات بود که کارلو پونتی، یکی از تهیه‌کنندگان بانفوذ فیلم در ایتالیا، او را کشف کرد و ورودش را به عالم سینما و بازی در فیلم‌های "جدی‌تر" هموار ساخت.

ازدواج اجباری؟

داستان ازدواج سوفیا لورن با کارلو پونتی نیز، کمتر از یک فیلم‌نامه‌ی عشقی، هیجان‌انگیز نیست: شاید اگر کری گرانت، هنرپیشه‌ی آمریکایی از لورن تقاضای ازدواج نمی‌کرد و او را برای دادن پاسخ مثبت زیر فشار نمی‌گذاشت، لورن تا پایان عمر پونتی، هم‌چنان "معشوقه‌ی" او باقی می‌ماند.


لورن، بعد ازدریافت تقاضای ازدواج گرانت، از موقعیت استفاده کرد و به نوبه‌ی خود عاشقی که ۲۲ سال از او بزرگتر بود، را زیر فشار گذاشت تا بین او و همسرش، یکی را انتخاب کند. تهیه‌کننده‌ی معروف ایتالیایی در برابر این تهدید خلع سلاح شد، به‌سرعت همسرش را طلاق داد و با لورن، ستاره‌ای که می‌رفت جهان سینما را تسخیر کند، ازدواج کرد؛ ازدواجی که تا ۹۴ سالگی پونتی، یعنی تا سال ۲۰۰۷، هنگامی که او از دنیا رفت‌، به ‌طول انجامید. پونتی تنها مرد زندگی لورن بود.


البته مردان دیگری هم در زندگی این هنرپیشه‌ی توانا نقش بازی کرده‌اند؛ مردانی که بر زندگی هنری او تأثیر بسزایی گذاشتند و آن را با تاریخ سینمای نئورالیسم ایتالیا پیوند ‌زدند. کارگردانانی چون فدریکو فلینی و ویتوریو دسیکا از جمله‌‌‌ی این مردانند.

لورن، بیش از ده فیلم با مارچلو ماستوریانی، "چهارمین مرد مهم" زندگی‌اش بازی کرده است؛ معروف‌ترین آن‌ها "عروسی به سبک ایتالیایی" است که دومین جایزه‌ی اسکار را در سال ۱۹۶۴ برای او به ارمغان آورد. ایتالیایی‌ها ولی، بر اساس یک همه‌پرسی، بیشتر از هر چیز نقش او را در فیلم "دیروز، امروز، فردا" ستوده‌اند. در این فیلم که در ایران نیز با همین عنوان به نمایش درآمد، لورن، همبازی مارچلو ماستوریانی است.

چهره‌ی دیگر لورن

سوفیا لورن در سال ۱۹۶۳"یک روز بخصوص"، ساخته‌ی اتوره اسکولا، نام سوفیا لورن را به‌گونه‌ای دیگر مطرح کرد. داستان این فیلم که نمونه‌ی درخشان سینمای مینیمالیستی ایتالیا ست، در روز دیدار هیتلر از ایتالیایِ موسولینی، رخ می‌دهد: ماستوریانی نقش مردی را بازی می‌کند که فاشیست‌ها او را از رادیو اخراج کرده‌اند و سوفیا لورن، زن خانه‌داری ست که هر‌چند تحت تأثیر جو فاشیستی حاکم است، ولی توجیهی منطقی برای موضع خود ندارد و بیشتر از هر چیز در پی‌برآورد نیازهای عاطفی خود است.





۱۹۶۳اتوره اسکولا، با نمایش دنیای محدود این دو همسایه که در آپارتمان‌های خود در یک مجتمع بزرگ زندگی می‌کنند، پوچی اشتیاق کورکورانه‌ی مردم را در پذیرش فاشیسم آشکار می‌سازد.

جوایز و افتخارات

سوفیا لورن، از زمانی که در سال ۱۹۵۶ به عنوان اولین هنرپیشه‌ی ایتالیایی به کار در هالیوود دعوت شد، تا هنگامی که دست از بازی در فیلم‌های سینمایی شست، علاوه بر جوایز اسکار، جوایز دیگری هم از مهم‌ترین جشنواره‌های بین‌المللی جهان، از فستیوال‌های جهانی "کن" و " ونیز" گرفته تا "برلین" و "استانبول" به خود اختصاص داده است.

او در سال ۱۹۹۱ به دریافت جایزه‌ی اسکار افتخاری هم نائل آمد. جشنواره‌ی فیلم استانبول، آخرین فستیوالی است که چندی پیش به او به‌خاطر "یک عمر فعالیت پرثمر هنری" جایزه‌ی این بخش را اهدا کرد.

آخرین باری که لورن جلوی دوربین (عکاسی) ظاهر شد، در سال ۲۰۰۷ و در سن ۷۲ سالگی بود. عکاسان هلندی، با عکس‌های کمتر "محجبانه‌ی" او، تقویم دیواری شرکت تولید کننده‌ی تایر پیرلی Pirelli را مزین کردند.

این نما‌ها در کنار عکس‌هایی از ستارگان جوانی چون پنه لوپه کروز، نوآمی واتس و هیلاری سوانک منتشر شده‌اند. برخی از هواداران لورن معتقدند که او برای زنده‌کردن "القاب دوران جوانی" خود دست به این کار زده است.

 

پست مشترك

ارسال شده در: . نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz







با نام خدا

علیرغم اینکه می دانستند با تحریم مسابقه ای کوچک ، در زندگی کاری با تحریمی بزرگ، روبرو خواهند شد .ولی باز برسر این دو راهی ، تحریم را انتخاب کردند .
مسابقه ای که حتی اگر همه آثار شان از زیر تیغ ، جان سالم بدر میبرد، مخاطب آن به پنج هزار نفر هم نمی رسید .(آن هم قشر خاص نمایشگاه رو ).ولی اکنون حرف شان را، بگوش میلیون ها نفر رساندند.
زمان، زمان پاسخ به مردمی بود ،که در شکوفایی آنها سهیم بودند .زمان ،زمان بودن بود یا نبودن .
این بده بستان فی البداهه ،(بین مردم و هنرمند مردمی) ،چنان به دلها نشست ،که تبدیل به یک بدعت شد .بدعتی که باقی هنرمندان مردمی، اصناف دیگر را همراه کرد .
سینماگران ،چنان تصویری از خود،بجا گذاشتند .که این بار نه بر پرده نقرای ،بر جان مردم نشست . و پنجره دل تئاتری ها هم، بروی مردم گشوده شد . این همصدایی اهالی موسیقی ، به چنان آهنگی بدل شد ،که سالها مردم آن را زمزمه خواهند کردحتی این روزها همصدایی ،گرافیست ها را می شنویم .که به انها میگوییم :به دلهای ما خوش آمدید .
آری ،کاریکاتوریست های ما مسابقه ای بزرگتر را انتخاب کردند .مسابقه ای که نه یک برنده ،که 176 برنده داشت .
و جایزه آن، تندیس طلایی آدمکی کارتونی بود ،که کتاب قطور تاریخ بدست داشت ،که در آن نام 176 کارتونیست حک شده بود .
ما وبلاگ نویسان ،به پاس قدر دانی از این هنرمندان ،این پست مشترک ،که برگ سبزی است به کارتونیست ها و همه هنرمندان مردمی کشور عزیزمان ایران، تقدیم میکنیم .
شما دوستان وبلاگ نویس هم،در صورت تمایل ،با درج این پست ،به خیل پست مشترکی ها بپیوندید.

 

.:: عيد سعيد فطر مبارك ::.

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

يک ماه ميهماني خدا گذشت، يک ماه خودسازي و مبارزه با نفس سپري شد، خوشا آنان که از آن ضيافت و اين مبارزه، سربلند و پيروز برآمدند
و اينک مؤمنان به شکرانه اين سربلندي و پيروزي، عيد مي گيرند و به يکديگر شادباش مي گويند.

عيد سعيد فطر بر مسلمانان جهان مبارک باد

 

آيا سيد حسن خميني كانديد شده است؟

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

امروز يك اس ام اس به دست من رسيد با اين متن:
سيد حسن خميني در جمع تعدادي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز، قصد خود را براي نامزدي انتخابات يازدهم رياست جمهوري اعلام كرد. وي گفت: من 30 ميليون راي دارم. نخبگان مرا جزو اصلاح طلبان و مردم به دليل ارتباط با خانواده امام، فراجناحي مي دانند.
منبع: ديدبان
سازمان بسيج مداحان
نميدونم اين خبر چقدر صحت داره و من جايي نديدم كه اين خبر درج شده باشه.. اگر كسي ديد خبر بده...
http://www.daavar.ir/UserFiles/Image/5019_314.jpg
اين يك خبر غير واقعي است.

 

سايت خبري تابناك چندي پيش مطلبي را با عنوان: تذکر اخلاقی یک استاد دانشگاه به "تابناک" بر روي خروجي خود قرار داد. اين استاد كه "ناشناس" مي باشد از حضرت علي (ع) و نحوه برخورد ايشان با خوارج و ماجراي عثمان و همچنين طلحه و زبير مواردي آورده است.
در نگاه اول اينگونه برداشت مي شود كه اين سايت را به ميانه قدم برداشتن دعوت مي كند در صورتي كه با نگاهي دقيقتر مي توان اين برداشت را از اين مطالب داشت كه اين استاد دانشگاه به ماجرا هاي بعد از انتخابات و اشخاص سرشناس اين قاعله اشاره مي كند.
سخني از حضت علي به عنوان چاشني اصلي مطلب خود مي آورد كه:
حضرت امير(ع) به آن كسي كه در روز جنگ جمل در تشخيص حق و باطل دچار آشفتگي شده بود فرمود: اشتباه تو اين است كه مي‌خواهي با اشخاص حق و باطل را تشخيص دهي در حالي كه اول بايد حق و باطل را بشناسي.
بحث خوارج و دشمنيشان با معاويه وهمچنين به دنبال احقاق حق رفتن زبير (سيف‌الاسلام ) و طلحه (طلحه‌الخير) و اينكه خود حضرت علي (ع) به دنبال آن نرفت و ... در ميان است
حال بايد ديد هدف از اين نامه چيست؟
به راحتي مي توان فهميد كه سخنان اين استاد ناشناس به سوي جبهه مخالف دولت مي باشد كه با اعلام مخالفتشان با دولت و غير قانوني بودن رياست جمهوري دهم به مخالفت برخواسته اند و اينكه خود و يا حكومت (سران حكومت) را به علي تشبيه مي كنند قابل فهم مي باشد.
در جايي اين استاد ناشناس آورده است كه:
بسيار مي‌شود بدون اينكه متوجه باشيم آب به آسياب دشمن مي‌ريزيم و بار خود را سنگين مي‌كنيم.
آيا دفاع از حق و حقوق و دفاع مردم گناه است؟ و اين كه كساني از اين دفاع ، حمايت كنند نشان بر اين است كه اين احقاق حق پايمال شده اشتباه است؟
اينكه نظرات خوانندگان اين خبر چگونه است و چه پاسخي به اين شخص ناشناس داده اند خود  جاي بحث و خواندن دارد كه در اينجا فقط چند تاي آن را به عنوان نمونه مي آورم.
نظرات كاربران به اين نامه:
آقای استاد گرامی باید بدانید که عمل باطل همیشه نتیجه فکر باطل است وبا وقایع 1400 سال پیش نمی شود در مورد وقایع امروز قضاوت کرد حمایت استکبار جهانی از یک فکر واندیشه دلیل بر باطل بودن آن نیست .
اولا علی (ع) چیزی برای مخفی کردن نداشت ولی دولت ما زیاد داره که مردم باید از کسای دیگه بشنوند دوما علی(ع) رو مردم با زور حاکمش کردند. تو صدا وسیما نمیدانم آیا تابناک هم سانسور میکند یا نه؟
اول کسی که قیاس کرد شیطان بود، قیاس خود با علی ع و کشته شدگان بی گناه با عثمان بسیار خطر ناک است همانطور که علی ع گفته است حق را بشناس، نه افراد را. ای بسا کسانی که دشمن می نامیدشان حق را بگویند.
به گواه تاریخ شیعه اگر چه ظاهرا طلحه و زبیر و عایشه به خونخواهی از عثمان قیام کردند اما دلیل اصلیشون عدم تحمل حکومت عادلانه حضرت علی (بخصوص تقسیم برابر بیت المال) بود ... چرا که طلحه و زبیر و عایشه خود از بانیان اصلی شورش علیه عثمان بودند و جز اولین کسانی که با حضرت علی بیعت کردند. بنابراین این جمله مقاله که "اگر قرار بود بر اساس وقايع حاضر قضاوت شود حق با طلحه و زبير بود!" و همچنین موارد 6 و 7 از دلایل ذکر شده اشتباه هستند (حداقل بر مبنای تاریخ که ما آموختیم)
آقای استاد دانشگاه ممکن بفرمایید:
1- اگر شما از یک نفر مستقیما دروغ گویی و تهمت زدن و مغلطه را ببینید نسبت به حرفهای بعدی او چگونه قضاوت میکنید؟.
2- اگر دیگران اصرار بر تایید آن فرد به شما کنند نظر شما نسبت به دیگران چه خواهد بود؟
3- اگر شما به عینه چیزی را ببینید و رسانه چیز دیگری بشما بگوید نسبت به رسانه چه نظری دارید؟
4- اگر در خواست رسیدگی به موارد فوق از یک گروه بیطرف شود ولی قبول نکنند چه نظری دارید؟
5- ختم کلام, اگر ببینید که هرروز مشکلات اعم از دینی , فرهنگی , اجتماعی واقتصادی اضافه میشود ولی مسئول مرتفع کردن آن منکر وجود ان شود چه میگویید؟
جناب آقای استاد دانشگاه!
لطفاً بفرمایید جایگاه بنده و امثال بنده که کاملاً سکولار هستند ولی خون ایرانی در رگهایشان جریان دارد و دغدغه میهن از دغدغه دین برایشان مهمتر است در این حکومت کجاست؟شاید این سرزمین ارث پدری شماست و ما باید کوچ کنیم؟ یادتان هست آخرین شاه این مملکت در هنگام تأسیس حزب رستاخیز چه گفت؟ شاید فراموش کرده اید ولی گفت هرکس از وضعیت ناراضی است پاسپورتش را بگیرد و برود! البته کسی که رفت خود او بود. اگر این حکومت واقعاً دینی است که وای بر دین. اگر هم آقایان بلد نیستند اسلام ناب را پیاده کنند لطفاً سکان مملکت را به کسانی بسپارند که حداقل دم از دین نمی زنند و در جبهه لیبرالیسم و سرمایه داری موضع گرفته اند
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید
از طرف یک متولد بعد از انقلاب
عكس از صفحه خبر سايت تابناك:

 

در سوگ علي (ع)

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

 

" حميد مصدق خرداد 1343"
http://i23.tinypic.com/n6qdeo.jpg
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت...


" جواب زيباي فروغ فرخ زاد به حميد مصدق"
http://adabiat.boomobar.com/images/authors/foroogh_farrokhzad.gif
من به تو خنديدم
چون كه مي دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد
و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
پدر پير من است
من به تو خنديدم
تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را ...
و من رفتم و هنوز سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت

 

http://i31.tinypic.com/2s9t4is.jpg

 

وزارتخانه ها و سازمان هاي جديد

ارسال شده در: . نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

 

آزادی در ایران

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

        
بزرگترین چیز در کشور و پایتخت منآزادینام دارد. مردم میتوانند با این چیز بزرگ به صورت رایگان عکس یادگاری بگیرند و برای دوستانشان در شهرستان، اروپا و آمریکا بفرستند. مردم بیشتر کشورهای دنیا چنین امکانی ندارند. متمدنترین مردم جهان تا حالا این قدر ملموس و از نزدیکآزادیرا ندیدهاند و آن را حس نکردهاند. ممکن است وطنفروشان غربزده‌ی خودفروخته‌ی مضمحلی بگویندخارجیها آزادی دارندبله. اما آزادی آنها اندازه آزادی ما این قدر بزرگ نیست. طبق آخرین تحقیقات و نظرسنجیها و از همه مهمتر طبق آخرین عکسبرداری هوایی از منطقه، ایران بزرگترینآزادیجهان را دارد. همچنین به گفته کارشناسان ایران تنها کشوری است که به صورت نهادینهآزادیدارد، طوری که میخ آزادی در ایران از زمان مشروطه کوبیده شده است. تحلیلگران میگویند حتا از اروپا و آمریکا و باقی بلاد کفر می آیند ایران تاآزادیرا از نزدیک ببینند و با آن عکس بگیرند.
در ضمن و برای کور شدن چشم حسودان در ایران این امکان فراهم شده است که مردم از آزادی بالا بروند.

 

مشاوران احمدي نژاد معرفي شدند

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

مشاور حمل و نقل و ترافیک
Traffic
مشاور ارتباطات
IT
مشاور فرهنگی
calture
مشاور هنری
artistic
مشاور مذهبی
religious2
مشاور تغذیه
food
مشاور ورزشی
sport
مشاور بهداشت
health
مشاور روابط بین المللی
international2
مشاور روابط داخلی
security
منبع: صبح فردا

 

از تخم مرغ تا مرغ

ارسال شده در: . نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz

تخم مرغی رفته بود اینترویو
تا مگر کوکو شود یا نیمرو
 
تخم مرغی بود با شور و امید
خواست تا مرغانه ای باشد مفید
 
فرم استخدام را پر کرده بود
عکس هم همراه خود آورده بود
 
توی مطبخ از  برای شرح حال
پشت هم کردند هی از او سوال:

-
کیستی تو، از کدامین لانه ای؟
-
بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟

-
کی ز پشت مرغ افتادی برون؟
-
توی ماهیتابه بودی تاکنون؟

-
تجربه داری و فرزی در عمل
-
جای دیگر کار کردی فی المثل؟

-
داغ گشتی توی روغن یا کره؟
-
حل شدی در شنبلیله یا تره؟

-
با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟
-
خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟

-
پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟
-
باد کردی از فشار احتراق؟
 
تخم مرغ  این حرف ها را که شنید
روی وحشت زرده اش هم شد سفید!
 
ژوری اینترویو هم بی مجال
لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال:

-
گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار
-
ورنه بیخود آمدی دنبال کار

-
گر نداری توی کارت سابقه
-
ردّ ردّی گرچه باشی نابغه
 
گفت لرزان تخم مرغ بینوا
نیست قانون شما بر من روا
 
خوب من تازه ز مرغ افتاده ام
صفرکیلومترم و آماده ام
 
هرکسی کرده ز یک جائی شروع
میکند خورشیدش از یکجا طلوع
 
گر نه در جائی خودم را جا کنم
تجربه پس از کجا پیدا کنم؟
 
گر که مرواری نباشد در صدف
پس چگونه تجربه آرد به کف؟
 
گر که در میدان نرفته کره اسب
تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟
 
گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه!
-
بیش از این هم ماندنت علافیه
 
ـ تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا
-
دست به نطقش را ببین بهر خدا!

-
تجربه اول برو پیدا بکن
-
بعد فکر پخت و پز با ما بکن
 
تخم مرغ بینوا با قلب خون
آمد از آن آشپزخانه برون
 
رفت غمگین، صاف پیش مادرش
تا که گرما گیرد از بال و پرش
 
گفت مادرجان مرا هم جوجه کن
جزو باند جوجه های کوچه کن
 
مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی
-
پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟

-
من به تو گفتم بگیر اینجا قرار
-
تو خودت عازم شدی دنبال کار

-
مهلت جوجه شدن شد منقضی
-
پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟
 
تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام
ماجرا را گفت از بهرش تمام
 
گفت در نیمروپزی گشتم کنف
چونکه از من تجربه میخواست شف
 
سابقه یا تجربه با من نبود
آشپزخانه مرا ریجکت نمود
 
موعد جوجه شدن هم که گذشت
آه مادر بچه ات بیچاره گشت!
 
من از آنجا مانده، زینجا رانده ام
فاتحه بر هستی خود خوانده ام
 
رفت فرصت های عالی از کفم
حال دیگر کاملاً بی مصرفم
 
پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟
میروم الان خودم را میکشم!
 
گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا
-
چند مدت صبر کن بهر خدا

-
صبر کن طفلم بیاید نوبهار
-
باز پیدا میشود بهر تو کار

-
گرچه اکنون فرصتت سرآمده
-
تو نگو دنیا به آخر آمده
 
تخم مرغ آنجا به حال انتظار
ماند تا از ره بیاید نوبهار
×××
عید نوروز، عید پاک آمد ز راه
روی هر میزی بساطی  دلبخواه
 
شربت و شیرینی و قند و نبات
تخم مرغ رنگ کرده در بساط
 
روی میز خانه‌ی بانو بهار
یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار
 
تخم مرغ ما نشسته آن میان
میفروشد فخر بر اطرافیان
 
از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد
حرف های مادرش آمد به یاد:

-
بهر هرکس در جهان قدقدقدا
-
هست یک جا و مکان قدقدقدا

-
نیست بی مصرف کسی قدقدقدا
-
هست امکان ها بسی قدقدقدا

-
هرکسی باید بیابد جای خود
-
تا نهد جای مناسب پای خود

-
پس تو هم توی مدار خویش باش
فارغ از مأیوسی و تشویش باش

-
چون شبیه تخم‌مرغ است این کره
-
روز و شب گردش کند بی دلهره

-
خود تو هم هستی عزیزم بیضوی
-
در مدار خویش گردش کن قوی

-
زندگی زیباست، زیبایش ببین
-
هم ز پائین، هم ز بالایش ببین
 
تخم مرغ ما ز پند مادری
شادمان لم داد آنجا یکوری
 
گفت گر مطبخ به من میداد کار
در کجا بودم کنون ای روزگار؟

گشته بودم جوجه گر روی حساب
ای بسا که میشدم جوجه کباب
 
پس چه بهتر که بد آوردم زیاد
حال راضی هستم و ممنون و شاد

 

 http://tinypic.info/files/r9pviozqxb7t4rwq29g8.jpg
هزینه یک خانوار شهری در پایان سال 87، نسبت به سال 83، با 140 درصد رشد از 368 هزار تومان به 881 هزار تومان افزایش یافته است
محاسبات آماری براساس گزارش حساب های ملی بانک مرکزی، نشان می دهد، هزینه مصرف نهایی یک خانوار شهری به قیمت جاری در چهار ساله اول برنامه چهارم توسعه، به طور متوسط سالانه 4/24 درصد رشد کرده است
این رشد سالانه باعث شده تا هزینه یک خانوار شهری در سال 87 نسبت به سال پایانی برنامه سوم، نزدیک به 4/139 درصد رشد کند و از 368 هزار تومان به 881 هزار تومان افزایش یابد. این گزارش نشان می دهد، هزینه مصرفی یک خانوار شهری در سال 84 معادل 455 هزار و 500 تومان است که نسبت به سال قبل از خود 6/21 درصد رشد کرده است
در سال 85 نیز هزینه یک خانوار شهری با 5/50 درصد رشد نسبت به سال 83، به 554 هزار تومان رسیده است. در سال 86، هزینه هر خانوار، نسبت به سال 83 رشدی نزدیک به 93 درصد را تجربه کرده و به 708 هزار تومان بالغ می شود. این هزینه در سال بعد با رشدی معادل 2/139 درصد به 881 هزار تومان بالغ می شود. در همین حال رشد سالانه هزینه خانوار شهری طی سال های 84 تا 87 به ترتیب 6/21، 5/19، 3/26 و 4/24 درصد است
نکته قابل ذکر آن است که در گزارش های بانک مرکزی در قالب حساب های ملی، تا پایان سال 86 ذکر شده و برای محاسبه سال 87، متوسط سه ساله 84 تا 86، معیار قرار گرفته است. مجموع هزینه های خانوار شهری به طور متوسط طی سال های 84 تا 86، معادل 4/24 درصد رشد کرده که این رقم برای رشد هزینه های سال 87، در نظر گرفته شده است.
متوسط رشد4/24 درصدی هزینه های یک خانوار شهری در حالی طی چهار سال گذشته رخ داده که برای محاسبه دستمزد کارکنان بخش دولتی و غیردولتی براساس قانون نرخ تورم مورد محاسبه قرار می گرفت
تورم سال های 84 تا 87، معادل 5/16 درصد است که عملکرد رشد دستمزد کارکنان بخش های دولتی و غیردولتی، طی سال های اخیر همواره کمتر از نرخ تورم بوده است. برای نمونه نرخ تورم سال گذشته 5/25 درصد بود اما حداقل دستمزد با نرخ 20 درصد افزایش یافت. در سال 86 نیز نرخ تورم 4/18 درصد بود اما عملاً دستمزدها برای سال 87، به طور متوسط 13 درصد رشد کرد
حتی اگر فرض کنیم که قانون درست اجرا شده، دستمزد کارگران و کارمندان در سال های 84 تا 87 در کشور به طور متوسط سالانه 5/16 درصد رشد کرده در حالی که هزینه ها 5/24 درصد افزایش یافته، این اختلاف به معنای آن است که هر سال، هزینه حدود 30 درصد بیشتر از درآمد خانوار بوده است. ضمن اینکه تکرار این روند به معنای افزایش شکاف هزینه درآمد در بین خانواده های شهری به خصوص حقوق بگیران و اقشار کم درآمد جامعه بوده است
رشد 7/101 درصدی هزینه خوراکی و آشامیدنی
همچنین بررسی آمارهای مربوط به هزینه خوراکی ها و آشامیدنی ها نیز نشان می دهد که هزینه های مربوط به این بخش خانوارهای شهری در سال 87 نشان از رشد 101 درصدی نسبت به سال 83 دارد
آمار نشان می دهد کل هزینه های مربوط به خوراکی ها و آشامیدنی های خانوارهای شهری در سال 83 معادل
6/138 هزار میلیارد ریال بوده که در سال 87، به 5/279 هزار میلیارد ریال رسیده است
همچنین محاسبات نشان می دهد، در سال 81، هزینه های مربوط به بخش مذکور 28 درصد از کل هزینه های خانوار را تشکیل می داده که در سال 87، سهم این بخش از کل هزینه خانوار به 6/23 درصد کاهش می یابد. علت این کاهش سهم را باید، افزایش سهم هزینه های مربوط به مسکن دانست که سهم خود را از 5/31 درصد به 5/36 درصد افزایش داده است
پوشاک و کفش
در همین حال سهم هزینه های مربوط به پوشاک و کفش نیز در سال 87 ، 6/6 درصد کل هزینه خانوار را در بر گرفته است. آمار نشان می دهد، هزینه مربوط به پوشاک و کفش کل خانوارهای شهری در سال 83، حدود 8/32 هزار میلیارد تومان بوده که با 2/112 درصد رشد در سال 87، به 6/69 درصد افزایش می یابد. سهم این بخش از کل هزینه خانوار در سال 83، 9/5 درصد بوده که با7/0 افزایش به 6/6 درصد رسیده است.
این افزایش نشان می دهد که خانوارهای شهری به دلیل تورم بیشتر این بخش مجبور شده اند تا هزینه بیشتری را صرف خرید پوشاک و کفش کنند
افزایش سهم مسکن در هزینه خانوار
مهم ترین نکته ای که در بررسی شاخص های هزینه ای خانوار به چشم می خورد، رشد سهم هزینه مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی در کل هزینه خانوار است. در سال 83، سهم این بخش در هزینه خانوار 5/31 درصد بوده که در سال 87، سهم آن به 5/36 درصد رسیده است
ارقام نشان می دهند که مجموع هزینه ای که خانوارهای شهری در سال 83 پرداخت کرده اند معادل 8/155 هزار میلیارد ریال بوده که در سال 87 این رقم با 2/163 درصد رشد به 7/410 هزار میلیارد ریال رسیده است
سرانه هزینه مسکن هر خانوار شهری نیز در سال 83 معادل ماهانه 116 هزار تومان و سالانه نزدیک به یک میلیون و 400 هزار تومان بوده که این رقم در سال 87، به ماهانه 306 هزار تومان و سالانه سه میلیون و 668 هزار تومان بالغ شده است
205 درصد رشد هزینه بهداشتی
بیشترین رشد هزینه های خانوار شهری به هزینه های بهداشت و درمان اختصاص دارد.آمار نشان می دهد خانوارهای شهری در سال 83، بابت بهداشت و درمان، بالغ بر 1/29 هزار میلیارد ریال پرداخت کرده اند. این رقم در سال 87، با رشدی نزدیک به 205 درصدی به 7/88 هزار میلیارد ریال می رسد
بالطبع سهم آن نیز در مجموع هزینه های خانوار از 9/5 به 5/7 درصد افزایش می یابد که این امر نشان می دهد سرانه هر فرد شهری برای بهداشت در سال 87، بالغ بر 6/12 هزار تومان و ماهانه 5/10 هزار تومان است. این میزان سرانه در سال 83 معادل 6/41 هزار تومان و ماهانه سه هزار و 464 تومان بود
مردم از تفریحات خود زده اند
یکی دیگر از شاخص ها، شاخص مربوط به خدمات آموزشی، فرهنگی و تفریحی است که سهم آن در هزینه خانوار در سال 87، نسبت به سال 83 از 4 به
5/3 درصد کاهش یافته است
آمار نشان می دهد، در سال 83 شهرنشینان در مجموع 8/19 هزار میلیارد ریال از هزینه های خود را به امر آموزش، فرهنگ و تفریح اختصاص داده اند که این هزینه ها در سال 87، 112 درصد رشد کرده و به 6/34 هزار میلیارد ریال رسیده است. افزایش هزینه ها در بخش های دیگر، از جمله مسکن باعث شده تا مردم شهر در این بخش هزینه های خود را کاهش دهند و سهم آن را در سبد خانوار، از 4 به 5/3 درصد برسانند
تحلیل سهم سبد خانوار
بررسی سبد خانوار شهری طی سال های 83 تا 87 نشان می دهد که مردم به دلیل تورم و وضعیت بازار برای توزیع هزینه ها در سبد خانوار تغییراتی را انجام داده اند. آمار نشان می دهد، شهرنشینان به دلیل تورم قیمت مسکن، بهداشت و حمل و نقل و سایر کالاها و خدمات زندگی، از سهم کالاهای دیگر سبد خانوار کاسته اند
بر این اساس آنان مجبور شده اند در خصوص هزینه های خوراکی و بهداشتی، پوشاک و کفش، مبل و اثاث منزل و خدمات آموزشی، فرهنگی و تفریحی، صرفه جویی کنند و در عوض به هزینه های بخش مسکن، روشنایی و سوخت، بهداشت و درمان، حمل و نقل ارتباطات و سایر کالاها و خدمات بیفزایند. مقایسه افزایش و کاهش سهم کالاها و خدمات سبد خانوار نشان می دهد اولویت مردم در هزینه کردهایشان مسکن، بهداشت و درمان و حمل و نقل است و بحث خوراک، پوشاک و کفش، مبل و اثاث منزل و تفریحات، نیازهای فرهنگی و آموزش در اولویت های بعدی قرار دارند .
مرجع : سرمایه

 

اپرا 10 بالاخره آمد...

نوشته‌شده توسط Iran e Sarfaraz


Web Browser
اپرا 10 بالاخره به بازار آمد و براي علاقه مندان به اين جستجوگر بر روي سايتش قرار گرفت... شما مي توانيد از اينجا آن را دانلود كنيد