http://www.persianstudents.org/archives/Ahmadi-IceAge.jpg
زماني كه ميشينم و ميبينم جووناي وطن در راه چيزي به نام آزادي و احقاق حق جونشون رو دادن و خونشون رو به بدترين شكل ممكن ريختن به خودم فحش ميدم، چرا كه اونقدر ضعيفم كه حتي نميكنم برم بيرون و سري بهشون بزنم. ببينم دارن چيكار ميكنم. نشستم بيرون گود و فقط دارم داد ميزنم كه "لنگش كن". اين باعث تاسفه.
وقتي ميبينم اين حكومت كه دم از آزادي مطلق ميزنه و ادعاي اسلامي بودن داره چطور به راحتي دروغ ميگه و جوون ها رو با بدترين متد ها شنجه ميكنه!! قلبم آتيش ميگيره وقتي خانواده شهدا رو ميبينم، جيگر ميسوزه وقتي خبرهايي مبني بر دستگيري، شكنجه، تهديد و ارعاب مردمم رو ميشنوم و ميبينم.
احساس تنفرم از عوامل اين كودتا و كشتار مردم بيشتر و بيشتر ميشه!!
خدايا، خداي من، خداي ما، تو كجايي؟ تورا چه شده؟ آيا به خواب رفته اي؟ آيا ديگر ما را دوست نداري؟ آيا جاي ديگر سرت گرم است؟ ما نميدانيم!