با نام خدا

علیرغم اینکه می دانستند با تحریم مسابقه ای کوچک ، در زندگی کاری با تحریمی بزرگ، روبرو خواهند شد .ولی باز برسر این دو راهی ، تحریم را انتخاب کردند .
مسابقه ای که حتی اگر همه آثار شان از زیر تیغ ، جان سالم بدر میبرد، مخاطب آن به پنج هزار نفر هم نمی رسید .(آن هم قشر خاص نمایشگاه رو ).ولی اکنون حرف شان را، بگوش میلیون ها نفر رساندند.
زمان، زمان پاسخ به مردمی بود ،که در شکوفایی آنها سهیم بودند .زمان ،زمان بودن بود یا نبودن .
این بده بستان فی البداهه ،(بین مردم و هنرمند مردمی) ،چنان به دلها نشست ،که تبدیل به یک بدعت شد .بدعتی که باقی هنرمندان مردمی، اصناف دیگر را همراه کرد .
سینماگران ،چنان تصویری از خود،بجا گذاشتند .که این بار نه بر پرده نقرای ،بر جان مردم نشست . و پنجره دل تئاتری ها هم، بروی مردم گشوده شد . این همصدایی اهالی موسیقی ، به چنان آهنگی بدل شد ،که سالها مردم آن را زمزمه خواهند کردحتی این روزها همصدایی ،گرافیست ها را می شنویم .که به انها میگوییم :به دلهای ما خوش آمدید .
آری ،کاریکاتوریست های ما مسابقه ای بزرگتر را انتخاب کردند .مسابقه ای که نه یک برنده ،که 176 برنده داشت .
و جایزه آن، تندیس طلایی آدمکی کارتونی بود ،که کتاب قطور تاریخ بدست داشت ،که در آن نام 176 کارتونیست حک شده بود .
ما وبلاگ نویسان ،به پاس قدر دانی از این هنرمندان ،این پست مشترک ،که برگ سبزی است به کارتونیست ها و همه هنرمندان مردمی کشور عزیزمان ایران، تقدیم میکنیم .
شما دوستان وبلاگ نویس هم،در صورت تمایل ،با درج این پست ،به خیل پست مشترکی ها بپیوندید.